یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۰۳

آیا باید همیشه در تلاش برای زندگی بهتر باشیم؟

۱۹ بازديد
این کارگاه با یک سوال ساده شروع شد: چه می خواهید؟ این سوال مدت کوتاهی با عمیق ترین هدف شما دنبال شد؟ و سپس ، چه چیزی می خواهید در زندگی خود ایجاد کنید؟ سپس مارکرهای جادویی ، تابلوهای پوستر ، چوب های چسب ، زرق و برق و انواع لوازم هنری دیگر به بازار آمد. ما باید شروع به ترسیم ، ترسیم و ترسیم یک زندگی آینده و خود آینده کنیم ، کامل با مراحل عملیاتی که ما را به عمیق ترین خواسته ها و اهداف خود می رساند.

از همان زمان که بسیار جوان هستیم ، مشروط به تلاش می کنیم. ما آموزش دیده ایم تا بخواهیم و بخواهیم به چیزهای بیشتر و بهتر ادامه دهیم. نسخه های بهتر از خودمان و تجربیات بهتر برای خودمان ... اینجاست که قرار است توجه خود را معطوف کنیم.

به حقیقت گفته شود ، وقتی با این نوع سوالات گسترده و آینده نگر روبرو می شوم ، غالباً خودم را خالی می بینم و نمی توانم آنچه را برای آینده ام می خواهم با جزئیات واقعی تشخیص دهم. من معمولاً با استفاده از نشانگرهای جادویی و زرق و برق برای دخترم تصویری درست می کنم. این نیست که بگویم چیزهایی نیست که من می خواهم انجام دهم و ایجاد کنم: من می خواهم زمان بیشتری را در کویر بگذرانم ، می خواهم تجارت سخنرانی خود را ایجاد کنم و عقب نشینی های خاموش بیشتری انجام دهم. اما بیشتر آنچه که من در مواجهه با این س questionsالات برنامه پنج ساله احساس می کنم ، یک "چربی" بزرگ با یک بار آشفتگی و مه آلود بودن است. حس قوی این است که من باید یک برنامه مشخص و چشم انداز کلی از آینده داشته باشم. و اگر من نمی خواهم در تمرین شرکت کنم یا حتی نمی خواهم مشکلی پیش بیاید.

اما بعداً به یاد می آورم: ما ذهنیت سرمایه داری پیشرفت گرا ، بهتر و بهتر خود را در پیش گرفته و آن را در مورد خود و زمان خود در کره زمین به کار می بریم. ما در مدل پیشرفت بی پایان خود به عنوان یک شی با خود ارتباط برقرار می کنیم. ما بر آینده تمرکز می کنیم ، جایی که می خواهیم به آن برسیم ، چیزهای دیگری که می تواند وجود داشته باشد و آنچه را که هدف آن هستیم. در پایان روز ، ما فرض می کنیم که خواستن به معنای خواستن چیزی است ، و به طور خاص ، چیز دیگری ، چیزی خارجی و چیزی جدید و متفاوت.

پس از سال ها پرسیدن این نوع سوالات خیرخواهانه از خودم ، متوجه شدم که این س questionsالات مناسب من یا بسیاری از مشتریانم نیستند. این س ،ال ، چه می خواهید؟ ، گرچه از برخی جهات به طرز شگفت انگیزی مفید است ، اما می تواند تقاضای دیگری از ما شود ، چیزی دیگر که قرار است انجام دهیم ، نوار دیگری است که باید به آن برسیم. ما قرار است برای آینده خود یک لیست کار و برنامه ای برای رسیدن به آنجا داشته باشیم و اگر این کار را نکنیم ، مطمئناً آینده این آرزوها را از دست خواهیم داد.

بعد از هزاران کارگاه و ساعتهای طولانی صرف روزنامه نگاری ، صحبت کردن ، مدیتیشن ، آواز خواندن و هر چیز دیگری ، فهمیدم آنچه واقعاً می خواهم حضور در اینجا باشد. یعنی اینکه این لحظه را تجربه کنم ، این جرات را می توانم بگویم لحظه معمولی است و آن را به اندازه کافی تجربه می کنم. نیت من این است که تلاش برای رسیدن به جایی دیگر را متوقف کنم ، دیگر شخص دیگری نشوم و از کشف یک واقعیت بهتر دست بردارم. گرچه هیچ کدام از اینها مشکلی ندارد ، اما برای من کار غوطه ور شدن در این لحظه کنونی و یافتن شگفتی و هیبت در این است. برنامه پنج ساله من این است که در مدت 5 سال برای همه لحظات جداگانه در مسیر رسیدن به آن لحظه ظاهر شوم ، که خود اکنون فقط یک لحظه دیگر خواهد بود.

ما آموزش دیده ایم تا به زمان و زندگی خود مانند چیزی فکر کنیم که در یک خط افقی به جلو حرکت می کند و به آینده آسیب می زند. پیشرفت ستاره شمالی ماست. این به ما مکانی می دهد تا به سمت آن حرکت کنیم ، و همراه با آن ، احساس هدف و معنی می کنیم. در سطح عمیق تر ، ایده پیشرفت ما را از ترس وجودی ما از بی معنی بودن ، در برابر وسعتی که فقط در اینجا وجود دارد ، یکبار در یک زمان ، محافظت می کند. اگر ما به جایی دیگر ، جایی بهتر نرویم ، پس ما فقط با این لحظه مانده ایم ، به طور خاص به هیچ کجا نمی رویم. اگر اکنون همه آنچه در اختیار داریم است ، پس چه؟ آیا می توانیم آن وجود را تحمل کنیم؟اما آنچه قابل توجه است این است که وقتی ما به طور کامل وارد این لحظه کنونی می شویم ، کاملاً در حال حاضر غوطه ور می شویم ، بدون مورد بعدی و هیچ جای دیگری برای رسیدن به آن ، می فهمیم که زمان بیشتر شبیه یک تجربه عمودی است تا یک تجربه افقی. با هر کدام از اینها ، ما به نوعی بی نهایت عمودی می افتیم که مقصد خودش است.

پس از جستجوی مجدانه یک "خواست" قابل توجه که تابلوی پوستر غول پیکر و درخشش های سبز روشن را تضمین می کند ، متوجه شدم آنچه می خواهم بسیار ساده تر از آن است که فکر می کردم می خواهم. چیزی که من می خواهم این است که کاملاً در همان جایی که هستم باشم و دیگر مجبور نیستم که همیشه چیز دیگری بخواهم. من می خواهم که این لحظه همه چیز باشد ، هرچه که باشد. بعلاوه ، من می خواهم نسبت به این واقعیت که من اصلاً باید اینجا باشم احساس ترس و وحشت داشته باشم.

من در اینجا تجربه خودم را ارائه می دهم تا شما بتوانید جایگزینی برای تلاش عادی و خواستار تشویق به شرکت در آن بدانید. اما لطفاً ، اگر این نوع پرسش های عمدی مفید هستند ، اگر آنها به شما کمک می کنند وضوح خود را بدست آورید و شماره گیری را در زندگی خود به جلو ببرید ، بدون تردید از آنها استفاده کنید. اما ، اگر وقتی از شما سوال می شود که می خواهید چه اتفاقی می خواهید بیفتید یا می خواهید چه اتفاقی بیفتد ، در مورد جایی که هدایت می کنید احساس خالی بودن یا کمبود می کنید ، شاید بتوانید به خودتان اجازه دهید دیگر تلاش برای رسیدن به جایی بهتر را متوقف کنید و درعوض ، اینجا.

پیاده شدن از بزرگراه برنامه پنج ساله می تواند احساس کند که از شبکه "عادی" خارج شده و شیوه زندگی در این جامعه را کنار می گذارد. اما مشکلی نیست پیاده شدن از بزرگراه تلاش و جلب توجه شما به جایی که هستید می تواند شما را به زندگی به مراتب بهتر و ثروتمندتری برساند ، که به طور متناقضی ، دقیقاً همان زندگی ای است که قرار است شما به دنبال آن باشید.
حضور در این لحظه ، بدون برنامه و بدون نیاز به بهبود آن ، آخرین چالش است. رسیدن به اینجا و متوقف کردن تلاش برای رسیدن به جای دیگر ممکن است سخت ترین و چشمگیرترین دستاورد در طول زندگی ما باشد. وقتی بتوانیم برای این لحظه واقعاً ظاهر شویم ، هر آنچه را که ایجاد کنیم و در هر پنج دقیقه یا پنج سال خود را پیدا کنیم ، همین خواهد بود. اینکه "آنجا" "اینجا" جدید ما باشد و "آنگاه" "اکنون" جدید ما باشد. در جامعه ای که تلاش برای همه چیز بیش از هر چیز دیگری ارزش دارد ، می توانیم "تلاش برای حضور در زندگی خود (همانطور که اتفاق می افتد)" را به لیست خواسته های خود اضافه کنیم. ما می توانیم "اینجا" را به لیست مقصد مورد جستجوی خود اضافه کنیم. در پایان روز (و ابتدای و اواسط نیز) ، سفر به جایی که هستیم مهمترین سفری است که تاکنون آغاز کرده ایم. من چه می خواهم؟ به حقیقت گفته شود ، من می خواهم اینجا باشم.
منبع :https://fa.wikipedia.org/
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.